هنر عبارت است از طبيعت که از خلال مزاج و روحيه شخص ديده مي شود. هنر انديشه
اي است که مي خواهد بر ماده سرکش چيره گردد.
آنچه در طبيعت مشاهده مي کنيم تمايل خاص به توليد صورتهاي کروي ست و آن هم
به موجب قانون حداقل مساحت گنجايش. در رشته هنرهاي تجسمي دانشجو با آشنا
شدن به خصوصيات عناصر اوليه تجسمي و سپس ترکيب نمودن آنها با هم به صورت
نامحدود آثار تصويري و تجسمي بوجود خواهد آورد.
نحوه آموختن هنرهاي تجسمي مانند زبان يادگرفتن است.
هنرهاي تجسمي را يکي از بهترين و مؤثرترين وسيله هاي ارتباطي مي شناسند زبان
بين المللي در آموزش و پرورش عالي ترين تجسمات زبان بصري شمرده مي شود که مي
تواند افقهاي دور را ترسيم کرد. دنياي ما از دو عنصر مهم بصري فرم و رنگ و نقطه،
خط ، مسطح، حجم، بافت به عنوان عناصر بصري و ريتم و حرکت و فضا و تضاد و پرسپکتيو
به عنوان کيفيات بصري تشکيل شده است که در رشته هنرهاي تجسمي هنرمند با استفاده
از اين دو عنصر و با الهام از طبيعت هنري را مي آفريند که عامه پسند و همه
فهم باشد و زبان قابل درک براي همه انسان ها با هر فرهنگ و رسومي باشد و اين
همه به لطف آن است که در عرصه هنرهاي تجسمي هيچ قاعده و قانوني به صورت غيرقابل
تغيير نمي باشد.
|
|